غدیر 92
امروز صبح به همراه دایی مصطفی به خونه مامانی رفتیم تا هم عید رو بهشون تبریک بگیم و هم کمک مامانی غذا درست کنیم وقتی رسیدیم دایی علی هم اونجا بودن و با همه روبوسی کردیم و زهرا سادات هدیه هایی رو که برای بچه ها خریده بود به مناسبت عید غدیر بهشون داد و بعد از نهار خونه مامانی خیلی شلوغ شد عمه ها برای عید دیدنی به خونه مامانی اومدن و عصر بابای زهرا سادات اومد و با هم به دیدن ننه جان رفتیم و اونجا هم ننه جان خیلی بازدید کننده داشت و آخرین مهمونها ما بودیم و البته چون دیر رفته بودیم نتونستیم از ننه جان عیدی بگیریم ولی خاله زهرا اومد و به زهرا سادات عیدی داد البته با کلی شعر که زهرا سادات برای خاله زهرا و ننه جان خوند بعد هم به خونه خاله عفت رفتیم ...
نویسنده :
مامان حمیده
23:43