سیزده بدر
از شب قبل خاله اشرف زنگ زده بود و دعوت کرده بود که بریم کوهپایه تو باغشون و ما هم با دایی مصطفی و مامانی رفتیم کوهپایه البته بابامون نیامد و گفت که درس داره آخه قراره امتحان کارشناسی ارشد بده ساعت ١١ بود که راه افتادیم و به کوهپایه رفتیم اومجه خیلی به زهرا سادات خوش گذشت و با بچه ها بازی کرد و کلا روز خیلی خوبی رو پشت سر گذاشت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی