مهمونی دوره
از دو هفته قبل همه دوستام رو دعوت کرده بودم که به خونمون بیان تو این چند با زهرا سادات همش خاله ها رو میشمردیم که زهرا سادات خیلی بامزه یکی یکی ناخن هاش رد باز میکرد خاله ازاده و بردیا جون .خاله
نجمه که از اراک اومده بود و میشه گفت مهمونی به خاطر خاله نجمه بود چون از ما دوره و ما خیلی دل تنگش شده بودیم خاله حمیده .خاله سارا . خاله مرضیه که حسابی همه خاله ها مارو خجالت زده کردن و هر کدوم برای زهرا سادات هدیه اوردن من که زهرا سادات رو قبل از اینکه مهمونها بیان حسابی بهش رسیده بودم موهاشو شونه کرده بودم گل سر زده بودم کلی براش کلاس گذاشته بودم وقتی که داشت با بردیا بازی میکرد کلاه عتیقشو با سویی شرتش رو پیدا کرد و حسابی کلید کرد کرده بود که اینا رو می خوام بپوشم و من هر کاری کردم راضی نشد و من هم مجبور شدم همون لباسهارو تنش کنم و موقعی هم که میخواستیم کلی عکس بگیریم لباس هارو در نیاورد و با همون تیپ منحصر به فردش کلی عکس گرفت و این یکی از بیاد ماندنی ترین کارهای شیطنت امیز زهرا سادات بود