زهراسادات مهدویزهراسادات مهدوی، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

خاطرات من و زهرا

چهار روز تعطیلی برفی

1392/10/19 12:40
نویسنده : مامان حمیده
145 بازدید
اشتراک گذاری

روز برفیروز برفی شب گذشته که ما در خواب بودیم خدای مهربون یه برف  باور نکردنی رو مهمون شهرمون کرد که ارتفاع برف به 30 سانت میرسید و مامانی تالفن کرد و گفت که مدرسه ها تعطیله بیایین اینجا که میخوام اش درست کنم و ما با دایی مصطفی به خونه مامانی رفتیم و اونجا و کلی با فاطمه و حسام و حامد برف بازی کردیم و یه ادم برفی درست کردیم عصر هم که بابای زهرا سادات از اداره اومد با هم رفتیم جنگل قائم که مردم همه در شادی و خوشحال خود غرق شده بودن و بعد اومدیم خونه که استراحت کنیم که از اداره بابای زهرا سادات تلفن کردن که باید میرفتن جاده ماهان که برف زیادی اومده بود و ماشین ها گیر کرده بودن که بابای زهرا سادات مارو به خونه مامانی برد و خودش تا صبح ماهان بود .و ما شب رو خونه مامانی بودیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

F.M
9 بهمن 92 23:57
مامانی چیکار کرد؟تالفن کرد؟