زهراسادات مهدویزهراسادات مهدوی، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات من و زهرا

چهار روز تعطیلی برفی

1392/10/19 12:44
نویسنده : مامان حمیده
202 بازدید
اشتراک گذاری

روز برفی

امروز صبح که بابای زهرا سادات از خواب بیدار شد به ما گفت که بیدار شین که برف اومده ولی ما که به خواب زمستانی فرو رفته بودیم نزدیک ساعت 11 بود که از خواب بیدار شدیم به زهرا سادات گفتم ببین برف اومده و زهرا سادات پیله کرد که بریم برف بازی  صبحانه خوردیم نهار رو گذاشتیم بپزه بعد باهم رفتیم تو کوچه و کمی برف بازی کردیم برای اینکه هنوز زیاد برف جمع نشده بود بعد رفتیم خونه دایی علی پیش کیان و زهرا سادات با کیان بازی کرد و بعد اومدیم خونه و با زهرا سادات کیک اسفناج درست کردیم و بعد بابای زهرا سادات اومد و نهار خوردیم وسیله هامونو جمع کردیم و رفتیم مامان جونی و عمه ها رو سوار کردیم و با هم رفتیم جوپار برای برف بازی و کلی با عمه ها برف بازی کردیم و ادم برفی درست کردیم و بعد اومدیم کرمان و یه روز برفی خوب رو پشت سرد گذاشتیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)