زهراسادات مهدویزهراسادات مهدوی، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

خاطرات من و زهرا

14 فروردین 92

1392/1/15 14:28
نویسنده : مامان حمیده
127 بازدید
اشتراک گذاری

امروز که زهرا سادات از خواب بیدار شد صبحانه خوردیم حمام رفتیم و بعد رفتیم خونه دایی علی تا نی نی کوچولوشون رو ببینیم مامانی هم اومده بود و کیان رو برده بود حمام تاظهر خونه دایی علی بودیم و بعد اومدیم خونه و عصر که زهرا سادات از خواب بیدار شد رفتیم بیرون و برای ریحانه هدیه خریدیم و بعد رفتیم خونه دایی محمد علی برای اینکه جشن تکلیف ریحانه اونجا برگزار میشد اونجا هم کلی مولودی خوانی داشتن و بچه ها دست زدن و شادی کردن و تا بعد اذان همه اومدن و خاله فخری که تدارک شام دیده بود شام رو هم خوردیم و با همه خدا حافظی کردیم و به خونه خودمون اومدیم امیدوارم خاله فخری در راه برگشت به قم سفر خوب و بی خطری رو داشته باشن و همگی به سلامت به منزل هایشان برسن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)