زهراسادات مهدویزهراسادات مهدوی، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات من و زهرا

12 فروردین تولد کیان کوچولو

1392/1/15 14:48
نویسنده : مامان حمیده
150 بازدید
اشتراک گذاری

امروز صبح بابایی ساعت ٥ صبح از بشروییه آند و ساعت ١٠ بود که خاله اشرف تلفن کرد و مامانی گفت که همگی بیایین هفت باغ و وسایلمون رو جمع کردیم و داشتیم میوه و خرت پرت های دیگه میخریدیم که دایی علی تلفن کرد به مامانی و گفت که خاله مهکامه درد زایمان داره و ما اومدیم بیمارستان که بابایی ما رو رسوند خونه هفت باغ و دوباره با مامانی برگشتن کرمان که برن بیمارستان و ساعت ١٢.١٥ دقیقه کیان کوچولو به دنیا اومد و همه خاله ها هم اومده بودن هفت باغ و بساط جوجه کباب رو به راه انداختیم و کلی بچه ها با هم بازی کردن و زهرا سادات که حسابی با بچه ها بازی کرده بود تو ماشین خوابش برد و من تنهایی رفتم بیمارستان و کیان کوچولو رو دیدم و به دایی علی و خاله مهکامه تبریک گفتم بعد هم اومدیم خونه مامانی و تا آخر شب اونجا بودیم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)