زهراسادات مهدویزهراسادات مهدوی، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات من و زهرا

زهرا سادات و اولین بهار

1390/10/24 0:53
نویسنده : مامان حمیده
228 بازدید
اشتراک گذاری

کم کم زمزمه های بهار داره میاد فصل نو شدن درختان و شکوفه های بهاری که واقعا بهار زیبا ترین فصل ساله به خاطر همه خاطره های خوب و زیبایی که داره .

زهرا سادات ما حالا دیگه نه ماهش تموم شده و میخواد اولین نوروز یا اولین بهار رو تجربه کنه ما هم مثل همه رفتیم برای دختر کوچولوی نازنینمون لباس نو خریدیم ماهی قرمز .سبزه یه خرگوش کوچولو برای اینکه امسال سال خرگوش بود. و تمام چیزهایی که برای سفره هفت سین لازمه ولی زهرا سادات موقع سال تحویل خواب بود چون امسال ساعت 2:45 دقیقه بامداد بود که سال جدید آغاز شد و ما دلمون نیومد که بیدارش کنیم البته امسال زهرا سادات حسابی عیدی جمع کرد از  مامانی و بابایی مقداری پول از مامان جون و بابا جون مقداری پول ازپسر دایی ها حامد و حسام کارت تبریک از پارسای عزیز پسر خاله کارت تبریک و مقداری پول که همه به نوبه خودشون مارو شرمنده کردن . و زهرا سادات ما اولین  نوروز  بیادموندنی خودش رو با دید و بازدید هایی که رفتیم به پایان رسوند و دعا میکنم که این سال جدید برای همه کوچولوهای عزیز و دوست داشتنی سالی خوب و با برکت و سلامتی باشه .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)