زهراسادات مهدویزهراسادات مهدوی، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات من و زهرا

رمضان 91

1391/5/10 9:53
نویسنده : مامان حمیده
154 بازدید
اشتراک گذاری

روزهای ماه مبارک رمضان کم کم داره به پایان میرسه و وما امید واریم که از این لحظه های قشنگ زندگیمون استفاده کامل رو برده باشیم

امسال که هر جا میریم مهمونی کلی به زهرا سادات خوش میگذره چون بزرگتر شده و با بچه ها کلی بازی میکنه دوستای زیادی هم داره یه مهمونی که رفتیم همش میخواست بره با دخترهای بزرگتر از خودش بازی کنه اونا هم چون بزرگتر از اون بودن هی می آوردنش میدادن به من که نره بازی شون رو خراب کنه ولی زهرا سادات ول کن نبود و هی دوباره میرفت کنارشون و بازی شون رو به هم میریخت

خونه صدرا اینا که رفتیم خیلی بهش خوش گذشت چون یه دوست تازه پیدا کرده یود وکلی باهم هاپو بازی کردن و دنبال هم میکردن و کلی با هم میخندیدن و اینقد بهش خوش گذشته بود که هی میگفت خونه نریم و بازی کنیم تا اینکه دوستش هم رفتن و خانم اجازه رفتن رو صادر کرد وبعد از اینکه اومدیم خونه دایی مصطفی و حامد و حسام داشتن تو کوچه دوچرخه سواری میکردن و دوباره کلی با اونا دوچرخه سواری کرده و خوش گذرونده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)