زهراسادات مهدویزهراسادات مهدوی، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات من و زهرا

شهادت حضرت فاطمه (س)

1391/2/7 0:29
نویسنده : مامان حمیده
205 بازدید
اشتراک گذاری

امروز صبح بابا خیلی زود رفت اداره تا درس بخونه اخه زهرا سادات زیاد سرم صدا میکنه و بابا نمیتونه درس بخونه و ما هم با زهرا سادات تنها شدیم که صدای هیئت از خیابون اومد و با زهرا سادات رفتیم تو بالکن و از تو بالکن عذاداری رو تماشا کردین و ساعت 11 بود که با هم به زیارتگاه عباس علی رفتیم چون تا خونه ما زیاد فاصله نداشت و یه نیم ساعت اونجا بودبم و بعد به خونه اومدیم اگرچه من خیلی خسته شدم برای اینکه زهرا سادات اصلا یه قدم بر نداشت و مجبور شدم تمام مسیر رو بغلش کنم و بعد که اومدیم خونه و نهار خوردیم و کمی استراحت کردیم و ساعت 5/6 بود که رفتیم خونه مادر بزرگ روضه و اونجا خدا رو شکر زهرا سادات شیطونی نکرد و بعد نماز اومدیم خونه با اینکه زهرا سادات ظهر زیاد خوابیده بود ولی دوباره خیلی زود خواب رفت و من هم کلی به کارهام رسیدم و تمرین خوشنویسی کردم و بعد از چند وقت توفیق ایجاد شد که این متصاویر ویژه شهادت حضرت فاطمه ( س ) سال 1390مطالب رم بنویسم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

امیر
7 اردیبهشت 91 0:51
آینده فرزندان دلبندتان را با بیمه عمر و تامین اتیه بیمه پاسارگاد تضمین کنید جهت کسب اطلاعات بیشتر تماس بگیرید. 09123197174 02156341057 09358500640 امیر مسلمی مشاور و کارشناس فروش بیمه عمر و تامین اتیه فرزندان بیمه پاسارگاد www.bimepasargad.mihanblog.com