روز جهانی کودک 93
امروز صبح زهراسادات بعداز یک هفته به مهد رفت و خداروشکر خاله صالحی گفت که امروز بچه هارو میخوان به پارک ببرن و زهرا سادات کلی خوشحال شد و زود به کلاس رفت و من هم به مدرسه رفتم ظهر رفتم دنبال زهراسادات و خاله یه بادکنک و یه کارت تبریک داد به زهراسادات که روی اون بچه ها اارزوهاشون رو گفته بودن و خاله نوشته بود و اارزوی امسال زهراسادات این بود که یه موتورشارژی داشته باشه و به خونه اومدیم و عصر به خونه خاله زهرا رفتیم که دوست صمیمی منه ولی اونجا زهراسادات خیلی تنهابود و حوصلش داشت سر میرفت که خاله زهرا یه سورپرایز بهش نشون داد که یه توله سگ خیلی کوچیک بود . که خاله زهرا ااورده بود و ازش نگهداری میکرد و زهرا سادات ااخر شب هی میگفت ببریمش خونمون ولی من خودم کلا از حیوونا میترسم البته خاله زهرا هم بهش نمیداد که بیاره خونه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی