تحویل سال 93
صبح روز پنجشنبه به خونه مامانی رفتیم اونجا مامانی یه خبر بد بهمون داد پسر عموی مامانی فوت کرده بود که ما خیلی ناراحت شدیم بعد از نهار به خونه اومدیم البته تو راه بعد از کلی گشتن یه سبزه و ماهی برای سفره هفت سین خریدیم زهرا سادات که خیلی خسته بود زود خوابش برد عصر هم یه کیک درست کردیم که اسمشو گذاشتیم کیک تولد سال 93 ولی یه دفعه یه شوک بهمون وارد شد اب خونه قطع شده بود و ما هم کلی کار داشتیم تا ساعت 7 شب تو امپاس شدید بودیم تا اینکه اب وصل شد و زود کارهامونو انجام دادیم و عکس یادگاری کنار خونه خودمون گرفتیم و رفتیم خونه مامانی اونجا خاله ساره و دایی علی هم اومده بودن و همه منتظر شدیم تا اینکه موقع سال تحویل شد زهرا سادات و پارسا و پویان تو این بهت بودن که چه اتفاقی میخواد رخ بده و مامانی و بابایی هم دعا میخوندن بعد از تحویل سال بابایی رو بوسیدیم و بابایی به همه عیدی داد و بعد سبزی پلو با ماهی رو هم که مامانی پخته بود با هم خوردیم و به خونه اومدیم و زهرا سادات لحظه های خوبی رو سپری کرد به امید سال خیلی خوب برای دخترم و همه نینی وبلاگی ها