استقبال از نوروز 92
امروز صبح که از خواب بیدار شدیم کلی با زهرا سادات کار های خونه رو انجام دادیم اگرچه من کار میکردم و زهرا سادات خرابکاری میکرد و بعد از اون وسایل سفره هفت سین رو آماده کردیم و چیزهایی رو که نداشتیم یادداشت کردیم که بعد از ظهر که بیرون رفتیم تهیه کنیم بعد از ظهر به خونه مامانی رفتیم ولی مامانی هنوز از خ.نه ننه جان نیومده بود و زهرا سادات هم هی غر میزد که بریم خونه مامانی که نیست بعد یه دفعه دیدیم که مامانی همراه ننه جان اومده خونه زهرا سادات که سر از پا نمیشناخت و کلی ذوق کرد شب هم ننه جان رو به خونه خودشون رسوندیم و بعد رفتیم وسایلی رو که برای سفره هفت سین لازم داشتیم خریدیم ماهی .شمع .که زهرا سادات برای خودش جداگانه شمع های کوچیکی خرید و هی روشن میکرد و برای خودش تولد میگرفت بچم فکر میکنه سفره هفت سین سفره عقده هی میگه مامان چرا عروس دوماد نمیان و الان که ٤٥ دقیقه از روز سه شنبه ٢٩ اسفند ٩١ میگذره خانم خانما خوابش برده وقت برای من گذاشته که این مطالب رو بنویسم پیشاپیش سال خوبی برای همه نی نی وبلاگی ها آرزو مندم